کد مطلب:152171 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:214

فروش تربت امام حسین جایز نیست
عالم بزرگوار مرحوم میرزا هادی خراسانی - كه از اصحاب خاص میرزای شیرازی بزرگ بود - از سید احمد بهبهانی، كه او نیز عالمی بزرگوار بوده است، چنین نقل می كند:

در كربلا شخصی بود به نام حاج حسن كه در بازار زینبیه نزدیك صحن مطهر، مهر و تسبیح می فروخت؛ وی تربت مخصوصی داشت كه هر مثقال آن را به یك اشرفی می فروخت.

روزی در حرم مطهر امام حسین علیه السلام، هنگامی كه یكی از زوار كنار ضریح مطهر مشغول دعا بود، متوجه شد كه كیسه ی پول او را كه چهل اشرفی در آن بود دزدیدند. فریادش بلند شد: یا اباعبدالله، در حرم شما و در پناه شما خرجی مرا بدزدند؟! این شكایت را كجا برم و به كه بگویم؟ مردم اجتماع كردند و بسیار متأثر شدند، ولی كاری از دستشان برنمی آمد.

حاج حسن مذكور آن شب در عالم رؤیا دید كه حضور مبارك حضرت سیدالشهدا علیه السلام مشرف شده است، عرض كرد: ای آقای من، شما كه از حال زائرتان خبر دارید، دزد او را رسوا كنید، تا پول را برگرداند.


حضرت فرمودند: مگر من دزد بگیرم؟ اگر قرار باشد (دزد بگیرم)، اول باید تو را بگیرم! عرض كرد: ای سرور من، مگر من چه چیزی دزدیده ام؟

حضرت فرمودند: دزدی تو این است كه خاك و تربت مرا می فروشی و پول می گیری! اگر مال تو است چرا به اسم من به مردم می دهی؟ و اگر مال من، است چرا پول در عوض آن می گیری؟ حاج حسن عرض كرد: سیدی توبه می كنم، آیا قبول می فرمایید؟

حضرت فرمود: الان كه توبه كردی، من نیز دزد آن زائر را به تو نشان می دهم. سپس آن حضرت مرد گدایی را كه در زمستان با بدن عریان نزدیك سقاخانه می نشست و می لرزید و گدایی می كرد، معرفی كردند و فرمودند: كیسه را زیر پایش دفن كرده و چیزی از آن برنداشته است.

حاج حسن گوید: هنگام سحر كه به صحن مشرف شدم، دیدم آن گدا همان جا مشغول گدایی است. مردم را صدا كردم و خواب خود را برای آنها گفتم. مردم آن گدا را عقب زدند و كیسه ی اشرفی ر از خاكهای زیر پای او درآوردند و به صاحبش رساندند.

پس از آن حاج حسن مردم را صدا زد و وقتی آمدند، گفت: یك دزد دیگر هم هست! و پس از آن در مغازه را باز كرد و گفت: این اموال هم از من نیست و برای شما حلال است، و مردم تمام تربتها را بردند. او هم دكانداری را رها كرد و به دست فروشی مشغول شد. [1] .



[1] خاك بهشت ص 122، به نقل از معجزات و كرامات ص 195.